پیش به سوی 5 ماهگی
مثل مداد باش.... پسرک وارد اتاق شد و دید پدربزرگش مشغول نوشتن است. پرسید: «پدربزرگ، درباره چه می نویسید؟» پدربزرگ جواب داد: «درباره ی تو پسرم. اما مهمتر از نوشته ام، مدادی است که با آن می نویسم. می خواهم وقتی بزرگی شدی مثل این مداد بشوی.» پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید. گفت: «این هم مثل بقیه ی مدادهایی است که دیده ام.» پدربزرگ گفت: «بستگی دارد چطور به آن نگاه کنی. در این مداد پنج صفت هست که اگر به دستشان بیاوری، در بقیه ی عمر...